اگر شما هم هدف گذاری کرده باشید شاید این سوال به ذهن تان رسیده باشد که ویژگی های یک هدف خوب چیست؟

یک هدف مانند یک بذر است، هرچقدر یک بذر خوب و مرغوب باشد به همان میزان احتمال سر از خاک بیرون آوردن و رشد کردن آن بیشتر است، هیچ کشاورزی بذرهای خراب و کرم زده را برای کاشتن انتخاب نمی کند، ما هم باید مانند کشاورزان از بذرهای خوب استفاده کنیم تا بتوانیم احتمال دستیابی به یک هدف را افزایش دهیم.

مغز را می توان از چند جهت تقسیم بندی کرد، یکی از آن تقسیم بندی ها نیم کره چپ و نیم کره راست است.

نیم کره چپ بیشتر مسئول کارهای استدلالی، محاسباتی، منطقی، ریاضی و از این قبیل کارها است و عملکرد آن هم به صورت خطی و متوالی است مثلا فرض کنید روبروی یک ریل راه آهن که در دل یک کوه نصب شده است ایستاده اید، صدای قطار را می شنوید، چند لحظه بعد اولین واگن قطار را که از پیچ کوه نمایان می شود را می بینید، سپس واگن دوم و بعد واگن سوم و الی آخر.

نیم کره چپ مغز به این صورت می تواند عمل کند یعنی مراحل کار یا هر چیزی باید متوالی، پشت سر هم و به صورت خطی باشد.

نیم کره راست بیشتر مسئول کارهای هنری، تصویری، احساسی و از این قبیل کارها است و عملکرد آن هم به صورت کلی و به یک باره است، نیم کره راست واگن قطارها را به صورت خطی نمی بیند بلکه مانند این است که سوار بالنی شده باشد و از بالا تماشا می کند، کل واگن های قطار به همراه ریل قطار را تا کیلومترها دورتر می بیند، دید بسیار وسیع تری دارد، به خاطر همین ویژگی از قدرت بسیار بیشتری برخوردار است.

نکته ی بسیار مهمی که باید بدانیم این است که ما برای اینکه به اهدافمان برسیم باید از قدرت هر دو نیم کره و هماهنگ با هم استفاده کنیم، نمی توانیم فقط به امید یک نیم کره بمانیم. ما برای راه رفتن به هر دو پایمان احتیاج داریم در این صورت است که تعادلمان حفظ شده و می توانیم با سرعت زیاد هم بدویم. اگر یکی از پاهایمان را با دستمان بگیریم و بخواهیم با یک پا حرکت کنیم، در این حالت سرعت ما نصف نمی شود، بلکه حتی حفظ تعادل هم برای ما مشکل می شود، چه برسد به حرکت کردن.


در ادامه به ویژگی های یک هدف خوب از نظر نیم کره چپ مغز می پردازیم، در مقالات بعدی این موضوع را از نظر نیم کره راست مغز هم بررسی می کنیم.

ویژگی های یک هدف خوب – اهداف SMART

ادامه مطلب در: مدیر هدف
موفقیت با مدیریت هدف