خوشبینی یعنی قدرت. این رازی است که تمام انسانهای موفق و بزرگ آن را تایید میکنند، آنها معتقدند که فقط توانایی تمرکز روی جنبه مثبت هر چیز، باعث شده تا آنها بتوانند از لحظههای سخت زندگی عبور کنند و موانع بزرگی را پشت سر بگذارند.
انسانهای خوشبین باور دارند که کارها روبهراه خواهد شد و در نهایت آنها پیروز میدان خواهند بود و به این خاطر که انتظار و توقع موفقیت را دارند، سختتر تلاش میکنند و تمایل به موفقیت دارند و همین برگه برنده باعث میشود تا به اهداف و موفقیت های بزرگ برسند.
خیلیها فکر میکنند افراد خوشبین، افراد سادهلوح و خیالپرداز هستند، در صورتی که خوشبینی یک هنر است، یک مهارت است، یک سلاح مخفی و بسیار قدرتمند است. بیایید سه گروه افراد را با هم مقایسه کنیم.
واقع بینی
تمرکز افرادی که به واقع بینی اعتقاد دارند روی واقعیتهای موجود است، یعنی اگر قبلا اتفاق افتاده باشد، پس امکان اینکه دوباره اتفاق بیفتد هم وجود دارد، آنها تمام اتفاقاتی که در آینده ممکن است رخ بدهد را با اتفاقات گذشته یا اتفاقات منطقی مقایسه میکنند، یعنی آنها به طور ناخودآگاه باور دارند که یک چارچوبی وجود دارد و همه چیز در این چارچوب اتفاق میافتد.
اگر در گذشته موفق عمل کرده باشند، در آینده هم همین گونه عمل خواهند کرد اما اگر گذشته خوبی نداشته باشند، آینده زیاد خوبی هم نخواهند داشت، آنها خود را آدم منطقی میدانند و هر چیزی که خارج از منطق آنها باشد را حداقل به راحتی نمیپذیرند. افراد واقعبین معمولا پیشرفتزیادی ندارد یا حداقل سرعت پیشرفت شان کُند است.
نکتهی مهمی که در رابطه با افراد این گروه وجود دارد این است که آنها هم به اتفاقات خوب اعتقاد دارند و هم اتفاقات بد ولی در همان چارچوبی که وجود دارد و پیشرفت کردن و پسرفت کردنشان هم در همان محدوده چارچوبشان است.
بدبینی
بدبینی نقطه مقابل خوشبینی است، هرقدر که افراد خوشبین باور دارند که اوضاع روبهراه میشود و همه چیز خوب پیش خواهد رفت و اتفاقات خوبی در راه است، افراد بدبین عکس این قضیه را باور دارند، آنها نسبت به همه چیز شک و تردید دارند آنها دائم انتظار اتفاقات بد را میکشند و جنبههای منفی هر چیزی را به وضوح میبینند و حتی اگر هیچ ایرادی هم در کار نباشد به هر حال یک ایرادی پیدا خواهند کرد، احساس بدی نسبت به همه چیز دارند، تمرکز آنها روی گذشته و آینده است یعنی دائم بین گذشته و آینده سوئیچ میکنند.
آنها گذشته و اتفاقات بدی که قبلا برای آنها رخ داده است را به خوبی به یاد دارند و حتی میتوانند موبهمو همه چیز را همانطور که اتفاق افتاده است تعریف کنند و از آنجایی که تجربه اتفاقات بد و احساسات ناشی از آن در این افراد بسیار پررنگ است، دائم احساس ترس و نگرانی میکنند که مبادا دوباره اتفاق بیفتد، یعنی اینکه تمام تمرکزشان روی اتفاقات بد است، آنها دائم نگران آینده و اتفاقات بدی که ممکن است بیفتد، هستند.
بنا به قانون تمرکز، روی هر چیزی که متمرکز شوید تقویت میشود پس وقتی روی اتفاقات بد تمرکز میکنند، ناخودآگاه دارند آن را تقویت میکنند و این یعنی که همان اتفاقات و حتی بدتر از آن را دوباره تجربه میکنند و این چرخه دائم تکرار میشود.
نکتهی مهمی که در رابطه با افراد این گروه وجود دارد این است که آنها اعتقادی به افتادن اتفاقات خوب ندارد و اگر هم چنین اتفاقاتی بیفتد آنقدر نبست به آن شک دارند که باور نمیکنند واقعی باشد و معتقدند حالا که یک اتفاق خوب افتاده است، حتما بعد از آن چند اتفاق بد خواهد افتاد، این افراد بیشتر در حال پسرفت کردن هستند تا پیشرفت، اگر هم پیشرفتی کنند آنقدر سرعتش کم است که اصلا به چشمشان نمیآید.
موفقیت یعنی خوشبینی و برای اینکه به موفقیت برسید باید آگاهانه هدف تان این باشد که تبدیل به آدم خوشبینی بشوید.
ادامه مطلب را از اینجا مطالعه کنید