بزرگترین دشمنان موفقیت و خوشبختی انواع احساسات منفی هستند، احساسات منفی بسیار قدرتمندند، میتوانند به راحتی ما را از پا درآورند، امید را در ما از بین ببرند و ما را به تباهی، افسردگی و ناکامی بکشانند.
از زمانی که انسان پا به روی زمین گذاشت تا کنون، احساسات منفی بیش از هر بیماری و عامل دیگری به او آسیب رسانده است. اساتید موفقیت و روانشناسان میگویند فقط ۳ درصد انسانها جزو افراد موفق هستند و ۹۷ درصد دیگر، موفقیتهای چشمگیری به دست نیاوردهاند.
شاید اگر عمیقتر نگاه کنیم، بتوانیم بگوییم، فقط ۳ درصد انسانها توانستهاند به انواع احساسات منفی خود غلبه کنند و به جای آن، احساسات مثبت خود را تقویت کنند و اگر ما هم بتوانیم به احساسات منفی خود غلبه کنیم، شرایط این را داریم که جزو آن ۳ درصد افراد موفق قرار بگیریم.
دلیل اینکه این ۳ درصد جزو افراد موفق قرار گرفتهاند این است که آنها دارای قدرت و انرژی هستند که میتوانند آن را به راحتی صرف رسیدن به اهدافشان کنند، آنها دغدغهای غیر از رسیدن به هدفشان ندارند یا اگر هم داشته باشند توانستهاند آن را مدیریت کنند.
ولی ۹۷ درصد دیگر دارای قدرت و انرژی نیستند و اگر هم قدرت و انرژی داشته باشند، آن را در مبارزه با انواع احساسات منفی و دغدغههایشان از دست میدهند و دیگر توانی نمیماند که آن را صرف رسیدن به اهدافشان کنند.
«احساسات مثبت قدرت میبخشند، احساسات منفی قدرت را میگیرند.»
درک جمله فوق بسیار مهم و حیاتی است، آن را چندین بار بخوانید آنقدر که با تمام وجود آن را درک کنید.
ما برای رسیدن به اهدافمان نیاز به قدرت و انرژی داریم و یکی از مهمترین راههای به دست آوردن قدرت و انرژی، داشتن انواع احساسات مثبت است و اگر هدف ما واضح و روشن باشد، برنامهای برای رسیدن به آن طراحی کنیم و با داشتن قدرت و انرژی، احتمال رسیدن به هدف خود را به شدت افزایش دادهایم.
کشوری که در حال جنگ با دشمنان است و تمام نیروهای خود را برای بیرون راندن دشمن از مرزهایش اختصاص داده، آیا میتواند به آبادانی کشورش فکر کند؟ آیا توان، انرژی و سرمایهای باقی میماند تا بخواهد شغل ایجاد کند، اقتصادش را شکوفا کند، دانش خود را افزایش دهد؟ و خیلی کارهای دیگر؟
در حالت کلی، هر کشوری دو گروه دشمن دارند:
گروه اول) دشمنان برون مرزی که شامل کشورهای همسایه و بیگانه است.
گروه دوم) دشمان درونمرزی، که شامل افراد و گروههایی است که با نظام و حکومت مخالف هستند و از هر فرصتی میخواهند استفاده کنند تا به کشور ضربه بزنند و اجازه رشد و شکوفایی را به آن ندهند.
این موضوع در مورد ما هم صدق میکند، ما هم دو گروه دشمن داریم:
گروه اول) دشمنانی که خارج از وجود خودمان است، مثل انواع مشکلات، بدبیاریها، شرایط بد اقتصادی، بیپولی، بیکاری و غیره.
گروه دوم) دشمنانی که در وجود خودمان است، مثل انواع احساست منفی، بیماریها، ناتوانیها، باورهای منفی و غیره که هر لحظه میخواهند به ما ضربه بزنند، ما را از پا در بیاورند و اجازه رشد و شکوفایی را به ما ندهند.
بنابر این اگر میخواهیم به اهدافمان برسیم، رشد و پیشرفت کنیم، ابتدا باید از شر دشمنان داخلی یعنی انواع احساسات منفی خلاص شویم، نباید هیچ دغدغهی ذهنی داشته باشیم یا اگر هم داشته باشیم باید آنها را مدیریت کنیم، نباید قدرت و انرژی ما صرف مبارزه با ناامیدیها، نگرانیها، شکستهای گذشته، خاطرات تلخ گذشته، باورهای منفی و غیره شود.
ادامه مطلب را از اینجا بخوانید